۱۳۸۹ مرداد ۲۵, دوشنبه

دیکتاتورها خواهند مرد یا چرا جنبش سبز نباید به هر قیمتی پیروز شود ؟

دیروز صدها مرد و زن در میدان تایمز نیویورک، در حالی که مردها لباس ملوانی پوشیده بودند و زنها خود را به شمایل پرستاران آمریکایی در زمان جنگ در آورده بودند. به مناسبت شصت و پنجمین سالگرد پایان جنگ جهانی دوم، یکدیگر را بوسیدند. جنگ جهانی دوم بی تردید مصیبت بارترین فاجعه جهانی بشمار می رود . فاجعه ای که منجر به مرگ حدود 55 میلیون نفر در سراسر جهان شد و حتی با پایانی دردناک - فاجعه انفجار اتمی هیروشیما و ناکازاکی - توام شد




اینکه چگونه جنون قدرت ، توهم منجی گری ، غرور خودبزرگ بینی یا هر مشی دیگری می تواند چنین فاجعه ای را رقم بزند سوالی است که پاسخ های بی شماری می توان برای آن یافت اما بی شک سرانجام این مشی فکری یک چیز است . برگهای تاریخ پر است از کسانی که با رسالتی خودساخته آمده اند و با همین ایدئولوژی بشر را به نابودی کشانده اند و سرانجام خود نیز به سرنوشتی مشابه گرفتار امده اند با این وجود همان تفکر بسته اجازه نداده است که دیکتاتورها از تاریخ درس بگیرند . بی شک پذیرش مردمی نقش مهمی در شکوفایی دیکتاتورها دارد . مردمی که از هم گسیختگی اجتماعی یا اقتصادی ، نزول ابهت سیاسی می هراسند و به دامان تفکری می افتند که سرانجامی بدتر برای آنها به ارمغان می آورد . از انقلاب فرانسه تا استالین ، چائوشسکو ، میلوسویچ ، محمدرضا پهلوی، صدام حسین ، هیتلر و موسولینی پایانهایی تلخ داشته اند و در همان چرخه ای افتاده اند که خود آفریننده آن بوده اند . تصاویر انتهایی کسانی که زمانی چنان به خود غره بودند که سرنوشت نوع بشر را در دستان خود می دیدند همیشه تصاویر انسانهایی حقیر ، مفلوک و شکست خورده است که یا دست بخودکشی می زنند یا در حال فرارند و مجبور به پنهان شدن در گودالی در قعر زمین می شوند تا در فردای دستگیری به دست همان مردمی بیفتند که در سالهای حکومتش خوب از او یاد گرفته اند .










شاید سکانس پایانی " دیکتاتور بزرگ " هیچگاه برای دیکتاتوری در تاریخ اتفاق نیفتد اما بی شک یکی از پاسخ هایی که می توان به چرایی تکرار این چرخه توقف ناپذیر دیکتاتور پروری داد بازتولید روشی است که دیکتاتورها بکار می گیرند و بعدها ابزار استفاده مخالفان و مبارزین هم می شود امروز اگر باید بپذیریم که جنبش سبز نباید و قرار نیست به هر قیمتی پیروز شود (1) برای این است که در دام چنین چرخه ای نیفتیم . چرخه ای که پدرانمان و مادرانمان بر اتمامش در بهمن 57 امید داشتند و امروز خود و فرزندانشان گرفتار استبدادی سهمگینترند . بیاد داشته باشیم که آن‌که با هيولاها دست و پنجه نرم می‌کند، باید بپاید که خود در این ميانه هيولا نشود. اگر دیری در مغاکی چشم بدوزی، آن مغاک نیز در تو چشم می‌دوزد.(2)
آزادی جویان در هر مشی فکری باید بااحترام به اخلاق و باور به قدرت انسانیت در آفرینش آزادی در فردا ، تنفر زاینده دیکتاتوری را خط قرمز خود قرار دهند . باید برای دستیابی به دموکراسی با هم متحد شویم دیکتاتورها بهر حال خواهند مرد. (3)




1) بخشی از سخنان مهندس میر حسین موسوی در دیدار با جمعی از مدیران مسئول، خبرنگاران و خانواده های روزنامه نگاران دربند
2)فريدريش نیچه، فراسوی نیک و بد، ترجمه‌ی داريوش آشوری، ص. ۱۲۵ (چاپ سوم) – خوارزمی، تهران
3) دیالوگی از فیلم " دیکتاتور بزرگ "

۱ نظر:

  1. برای منم خیلی جالب بود .. خیلی ..

    دورادور با شما آشنا هستم .. و تو وبلاگ معصومه کامنتاتون رو دنبال می کردم و خوشحال می شدم از اینکه یه آدم با اطلاعات بالا در کنارمون هست .. به این جا هم چن باری سر زدم .. قلمتون پایدار و سبز ..

    پاسخحذف